صبر در مثنوی معنوی مولانا (دفتر اول، دوم و سوم) ارائه شده در نخستین همایش ملی اخلاق و عرفان در ادب ف

صبر در مثنوی معنوی مولانا (دفتر اول، دوم و سوم) ارائه شده در نخستین همایش ملی اخلاق و عرفان در ادب فارسی (1397

احمدرضا نظری چروده

استادیاردانشگاه

صبر مقام پنجم از مقامات عرفانی است، پیوسته نیک فرجام است و گنج و ظفر به بار می آورد. درواقع، صبر کردن بر سختی ها، اگرچه جنبه ی مادی و نفسانی زندگی را نابود می کند، اما انسان با آن به معنویت و حقیقت دست می یازد. خداوند در آیات متعددی از قرآن کریم، درباره ی این مقام سخن گفته، بندگان مومن خویش را به داشتن صبر دعوت نموده است. در احادیث نبویص و ایمه ی اطهارع نیز صبر، کلید گشایش کارها دانسته شده است. درمقاله ی حاضر، اهمیت و نقش صبر در سلوک عرفانی از دیدگاه مولانا در سه دفتر نخست مثنوی، مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که به زعم مولانا، صبر عبارت است از رنج ناپایدار و خلاف نفسی که منتهی به خوشی های جاودان و لذت های شگرف می شود.

کلیدواژه ها:

مقامات عرفانی ، صبر ، مولانا ، مثنوی

نویسندگان

احمدرضا نظری چروده

استادیاردانشگاه

معصومه نظری چروده

استادیاردانشگاه آزاد آستا

صبر در مثنوی معنوی مولانا (دفتر اول، دوم و سوم) ارائه شده در نخستین همایش ملی اخلاق و عرفان در ادب ف

صبر در مثنوی معنوی مولانا (دفتر اول، دوم و سوم) ارائه شده در نخستین همایش ملی اخلاق و عرفان در ادب فارسی (1397)

دکتراحمدرضا نظری چروده

صبر مقام پنجم از مقامات عرفانی است، پیوسته نیک فرجام است و گنج و ظفر به بار می آورد. درواقع، صبر کردن بر سختی ها، اگرچه جنبه ی مادی و نفسانی زندگی را نابود می کند، اما انسان با آن به معنویت و حقیقت دست می یازد. خداوند در آیات متعددی از قرآن کریم، درباره ی این مقام سخن گفته، بندگان مومن خویش را به داشتن صبر دعوت نموده است. در احادیث نبویص و ایمه ی اطهارع نیز صبر، کلید گشایش کارها دانسته شده است. درمقاله ی حاضر، اهمیت و نقش صبر در سلوک عرفانی از دیدگاه مولانا در سه دفتر نخست مثنوی، مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که به زعم مولانا، صبر عبارت است از رنج ناپایدار و خلاف نفسی که منتهی به خوشی های جاودان و لذت های شگرف می شود.

کلیدواژه ها:

مقامات عرفانی ، صبر ، مولانا ، مثنوی

نویسندگان

احمدرضا نظری چروده

استادیاردانشگاه

معصومه نظری چروده

استادیاردانشگاه آزاد آستارا

توکل در مثنوی معنوی دفتر چهارم و پنجم و ششم    نخستین همایش ملی علوم اسلامی حقوق و مدیریت

توکل در مثنوی معنوی دفتر چهارم و پنجم و ششم.دکتراحمدرضانظری چروده

چکیده مقاله:

توکل در اصطلاح صوفیان ، عبارت از واگذاردن امور است به خداوند و تکیه کردن بر او و آرام گرفتن دل بر او در همه حال آن سان که جنید گفت : توکل ، اعتماد دل است بر خدای توانا در همه احوال. نظر کلی مولانا در باب توکل ایناست که سعی بنده چون در طول مشیت الهی است، معارض با توکل نیست. همچنین از منظر مولانا تکیه بر عقل به تنهایی کارساز » زیرکی بفروش و حیرانی بجز « در مصراع » زیرکی « جزئی و تدبیر ناقص انسان که با تعبیری چوننیست. بدین جهت لزوم بر توکل را ضرورت می داند. به زعم مولانا، عاقبت انسانها معلوم نیست. این که بالاخره چهکسی مورد عنایت حق قرار میگیرد؟ پس انسان تا جایی که میتواند، باید جهد و کوشش کند اما این کار و تلاشش رابا اتکاء به حق انجام بدهد؛ یعنی همان توکل و اعتمادی که با همهی اعتبارش از بنده سلب مسئولیت نمیکند

کلیدواژه ها:

توکل ، مولانا ، مثنوی معنوی ، جهد و تلاش

نویسندگان

دکتراحمدرضا نظری چروده

استادیار دانشگاه سال انتشار: 1395

ناهیده میزان گیر

دانش آموخته کارشناسی ارشدزبان وادبیات فارسی

معشوق همین جاست، بیایید! بیایید!

ای قوم به حج رفته، کجایید؟کجایید؟
معشوق همین جاست، بیایید! بیایید!

معشوق تو همسایه ی دیوار به دیوار
در بادیه سرگشته شما در چه هوایید؟

گر صورتِ بی صورت معشوق ببینید
هم حاجی و هم کعبه و هم خانه شمایید

صد بار ازین راه بدان خانه برفتید
یک بار ازین خانه بر این بام برآیید

گر قصد شما دیدن آن خانه ی جان است
اول رخ آیینه به صیقل بزدایید

احرام چو بستید،از آن خانه برستید
از خرقه ی ناموس به کلی بدرآیید

آن خانه لطیفست، نشان هاش مگویید
از خواجه ی آن خانه نشانی بنمایید

کو دسته ای از گل؟ اگر آن باغ بدیدید
کو گوهری از جان؟ اگر از بحر جدایید

با این همه آن رنج شما گنج شما باد
افسوس که بر گنج شما پرده شمایید

روبند گشایید ز سرپرده ی اسرار
پس خویش بدانید که سلطان،نه گدایید

گنجید نهان گشته در این توده ی پر خاک
چون قرص قمر زابر سیه باز برآیید

سلطان جهان مفخر تبریز نماید
اشکال عجائب که شما روح فزایید

از پرتو رویش دو جهان نور بیابد
تصویر عجائب به چه شیوه بنمایید؟

سه بیت فوق به نظر می رسد الحاقی باشد اما در دیوانهای چاپی غیر معتبر موجود است